به گزارش کارنگ؛ رویداد «چالشهای فرایند جذب سرمایه» در محل دانشگاه علم و فرهنگ برگزار شد. این رویداد با حضور میثم زرگرپور، استراتژیست جذب سرمایه و مشاور توسعه کسبوکار؛ محمدرضا معصومی، مدیر سرمایهگذاری گلرنگ ونچرز؛ طه رضوی، مدیرعامل سایت «شب» و سید محمدرضا فرحی، همبنیانگذار بیمهبازار برگزار شد. مدیریت پنل این رویداد با میثم سلیمانی، سردبیر هفتهنامه کارنگ بود.
تیم خوب، دلیل سرمایهگذاری است
سلیمانی در ابتدای پنل موضوع سرمایهگذاری را مطرح کرد و از شرکتکنندگان پرسید که مهمترین موضوع برای آغاز سرمایهگذاری روی یک استارتاپ چیست؟
محمدرضا معصومی، مدیر سرمایهگذاری گلرنگ ونچرز در پاسخ به این سؤال ابتدا به دو مفهوم «جوکی» و «هورس» در ادبیات کسبوکار اشاره کرد. به گفته او جوکی در ادبیات کسبوکار نماد بنیانگذار است و از ویژگیهای آن چابکی و انعطاف بالاست. معصومی در توضیح بیزینسمدل «جوکی» بیان کرد که آنها معمولاً در ابتدا مبلغ کمی را دریافت میکنند و اگر برنده باشند کل مبلغ را میگیرند که وجه اشتراک آنها با فاندرها نیز همین است.
او در صحبتهایش از مفهوم یا به عبارتی از استعارهای دیگر در ادبیات کسبوکار به نام «هورس» گفت که به ابعاد مختلف یک مدل کسبوکار نگاه میکند.
مدیر سرمایهگذاری گلرنگ ونچرز در ادامه گفت: «در دنیا مفهوم جوکی جلوتر از هورس قرار میگیرد؛ زیرا معمولاً یک بنیانگذار خوب توانایی راهاندازی یک کسبوکار خوب را دارد.»
او در نهایت این نکته را بیان کرد که مدیریت ارشد یک کسبوکار است که اهمیت دارد، زیرا یک استارتاپ خوب باید یک تیم خوب داشته باشد و نه لزوماً یک بنیانگذار خوب.
سلیمانی در ادامه این موضوع را مطرح کرد که گاهی ایده یک استارتاپ خوب است، اما استارتاپ توانایی پیادهسازی و اجرای ایده خود را ندارد. آیا در این مرحله سرمایهگذار میتواند ورود کند یا با دیدن وضعیت استارتاپ در این مرحله، جذابیت کل کار برای سرمایهگذار از بین میرود؟
معصومی در پاسخ به این سؤال صراحتاً مطرح کرد که معمولاً چنین طرحهایی کنار گذاشته میشوند. او در ادامه توضیح داد: «در این مرحله البته این موضوع هم در نظر گرفته میشود که بیزینسمدل استراتژیک با تغییر مدیریت امکان سرمایهگذاری را دارد که البته این موضوع هم برای استارتاپهایی صادق است که به حدی از بلوغ رسیده باشند.»
او همچنین این نکته را مطرح کرد که برای سرمایهگذاران ابتدا شخص بنیانگذار و به عبارتی اعتبار او اهمیت دارد و در مرحله بعد خود بیزینسمدل؛ اما در نهایت مجموع بیزینسمدل و بنیانگذار، انگیزه سرمایهگذاری را به سرمایهگذار میدهد.
سرمایهگذار باید مشهور باشد
میثم سلیمانی در ادامه موضوع سرمایهگذاری را از نگاه پذیرنده سرمایه مطرح کرد و از رضوی، مدیرعامل سایت شب پرسید: «برای پذیرفتن یک سرمایه، تنها به وجه مالی توجه میکنید یا مؤلفه دیگری را نیز در نظر میگیرید؟»
رضوی در پاسخ گفت: «البته که وجه مالی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، اما واقعیت این است که برای یک استارتاپ نقشه راه مشخص است و مؤلفهای که در این میان وجود ندارد پول است که در این مرحله پیشنهاداتی شنیده میشود. در مقام مقایسه برای یک کسبوکار شهرت سرمایهگذار بسیار اهمیت دارد. همچنین ما سعی میکنیم آیندهای را که بعد از سرمایهگذاری در انتظارمان است پیشبینی کنیم. در نهایت ترکیب شهرت و پورتفو برای ما اهمیت بسیار دارد.»
رفتار سرمایهگذار در بحران باید چگونه باشد؟
کسبوکار «شب» بهعنوان یک کسبوکار گردشگری در دوران کرونا با آسیبهایی روبهرو بود. سلیمانی با مطرح کردن این موضوع با رضوی، مدیرعامل این کسبوکار، از او پرسید: «در آن دوران انتظار سرمایهگذاران از «شب» چه بوده است؟»
رضوی پاسخ داد: «نگهداشت منابع انسانی برای «شب» اهمیت بسیار بالایی دارد و به همین منظور شش ماه بعد از شیوع کرونا این کسبوکار تعدیل نیرو نداشت. اما در ادامه با بررسیهای لازم شروع به تعدیل کردیم تا بتوانیم در بهترین حالت منابع خود را حفظ کنیم.»
کرونا یکی از موارد بحرانی برای کسبوکارها بود. اما بهطور کلی در شرایطی کسبوکار در مرحله بحران قرار میگیرد. سلیمانی با مطرح کردن مسئله بحران، در مورد اقدام ابتدایی سرمایهگذاران برای چنین زمانهایی پرسید.
میثم زرگرپور، استراتژیست جذب سرمایه گفت: «پاسخ به این سؤال پیچیده است و جواب آن بستگی به شرایطی دارد که سرمایهگذاری در آن اتفاق میافتد، اما دو پاسخ را میتوان ارائه داد؛ پاسخ اول با توجه به این موضوع ارائه میشود که آیا رویکرد سرمایهگذار از سرمایهگذاریاش صرفاً اقتصادی بوده یا نگاه استراتژیک هم به سرمایهگذاری خود داشته است؟ به عبارتی نگاه سرمایهگذار «ویسی» بوده یا «سیویسی». با در نظر گرفتن این مورد سرمایهگذار واکنشهای متفاوتی نشان خواهد داد. در صورت استراتژیک بودن رویکرد، واکنش سرمایهگذار سیویسی در زمان بحران تزریق مالی بیشتر خواهد بود. زیرا این موقعیت را نقطهضعف رقبا تشخیص داده و در این زمان میتواند بازار را از رقبا بگیرد. یا اینکه کسبوکار جنبه استراتژیک بالایی دارد و او نمیخواهد کسبوکارش از بین برود و در نتیجه تزریق مالی را ادامه میدهد.»
سلیمانی در میان بحث، موضوع نامشخص بودن ابعاد و زمان بحران را مطرح کرد و گفت: «موضوعی مانند کرونا که نمیتوان چشماندازی برای آن در نظر گرفت، چقدر میتواند در بحث سرمایهگذاری تأثیر بگذارد؟»
زرگرپور در پاسخ گفت: «کسبوکار سرمایهگذاری، کسبوکار خریدوفروش رؤیاست. به عبارتی یک بنیانگذار این موضوع را مطرح میکند که تا قسمتی از کار را پیش برده و برای ادامه کار نیازمند سرمایه است. سرمایهگذار نیز به مجموعهای از موارد برای آغاز سرمایهگذاری توجه میکند. این موارد شامل چشمانداز، انگیزه و احساس بنیانگذار به کسبوکار، کیفیت تیم و البته اعداد و ارقامی است که از تیم وجود دارد. کیفیت باور به چشمانداز برای سرمایهگذاران در دوران کرونا اهمیت بالایی داشت. به عبارتی تابآوری کسبوکار و ارزش آن برای ادامه کار یک سرمایهگذار اهمیت دارد.»
زرگرپور در تکمیل صحبتهایش موضوع سرمایهگذاری را به قرارداد ازدواج تشبیه کرد و گفت: «در نهایت ارزش یک کسبوکار است که سرمایهگذار را مجاب به ادامه سرمایهگذاری در شرایط بحرانی میکند.»
افود رؤیا نیست
تفاهم شفاهی بحثی است که در دوره ثبات یک کسبوکار بین اعضای سرمایهگذار و کسبوکار امکان شکلگیری دارد. البته صورت مکتوب تفاهم و قرارداد، همانطور که مشخص است، شکل قانونیتر و مستحکمتری دارد. سلیمانی با مطرح کردن موضوع تفاهمنامههای شفاهی و مکتوب بین سرمایهگذاران و تیم کسبوکار، نظر زرگرپور را در این مورد پرسید.
زرگرپور ابتدا اشاره کرد که اساساً تفاهمنامه شفاهی و مکتوب نباید با هم فرق کنند، اما عملاً متفاوت خواهند بود زیرا تفاهم شفاهی تفسیرپذیر است، اما در صورت مکتوب بودن مفهوم صریحتری خواهد داشت.
در ادامه پنل بحث رؤیافروشی کسبوکارها و مرز بین منطقی و غیرمنطقی بودن این رؤیا مطرح شد. فرحی در واکنش به این موضوع بیان کرد که باید فرق بین کسبوکاری که میداند ایدهاش اجرایی نخواهد بود و کسبوکاری که به ایده خود ایمان دارد، اما در نهایت آن ایده قابل اجرا نیست را دانست.
معصومی نیز به این نکته اشاره کرد که از زمانی که وارد کسبوکارهای B2C شدیم میزان رؤیافروشی هم کم شده و حتی سرمایهگذاران تا حدی دلتنگ رؤیافروشی کسبوکارها هستند.
گروه سرمایهگذاری گلرنگ بهتازگی روی سرویس «افود» سرمایهگذاری کرده است. «افود» یک سرویس سفارش آنلاین غذاست و به عبارتی خود را برای رقابت با فعال بزرگ این حوزه یعنی اسنپفود آماده میکند.
سلیمانی از معصومی پرسید: «آیا راهاندازی یک استارتاپ سفارش آنلاین غذا مانند «افود» و ادعای رقابت با اسنپفود، رؤیاپردازی است یا واقعیت؟
معصومی گفت: «واقعیت است و تنها رؤیاپردازی نیست. البته مسیر متفاوتی را هم طی میکند. زمانی یک تیم برای سرمایهگذاری پیشقدم میشود و زمانی هم هست که خود گروه سرمایهگذاری شروع به ایجاد تیم میکند؛ در صورت ایجاد موقعیت دوم، سازمان سرمایهگذار مزایایی در نظر میگیرد و به عبارتی حلقههایی را دیده است. اگر آن کسی هم که رؤیاپردازی میکند کل زنجیره را ببیند قطعاً اتفاقات خوبی میافتد.»
سلیمانی در ادامه صحبتهای معصومی از او پرسید: «شما با خرید کسبوکاری مثل الوپیک و راهاندازی افود قصد رسیدن به چه بازاری را دارید؟»
معصومی پاسخ داد: «نکته این است که ما پیشتر در حوزه بازار کالاهای تندمصرف فعال بودهایم. هماکنون نیز تعداد زیادی سفارش کالا از طریق سیستم سفارشگیری اکالا به نام «زپ»، در حال دریافت است و بعد از اسنپ سهم دوم بازار را دارد.»
او در توضیح خرید الوپیک نیز استدلال استراتژی توسعه کسبوکار را به کار برد و توضیح داد که فعالیت الوپیک و «زپ» فعلاً به صورت موازی پیش خواهد رفت، زیرا نیازهای این دو با یکدیگر متمایز هستند.
عدد واقعی سرمایهگذاری دو تا سهبرابر اعداد اعلامشده است
در قسمتی از پنل بین حاضران در جلسه و شرکتکنندگان پرسشوپاسخ صورت گرفت. میثم زرگرپور در پاسخ به یکی از حاضرین مبنی بر اینکه عدد و رقم دقیق سرمایهگذاریها در خصوص سرمایهگذاریهای موفق و شکستخورده وجود دارد یا نه، گفت: «انجمن کارفرمایان سرمایهگذاران خطرپذیر سالانه گزارشی را در این خصوص منتشر میکند که عدد امسال حدود ۵۰ میلیون دلار بوده است. اما نکته این است که این اعداد ابرازی هستند؛ به این مفهوم که مجموعههایی که تمایل داشتند عدد سرمایهگذاری خود را اعلام کردند و اغلب هم از اعضای انجمن بودهاند.»
او در خصوص صحتسنجی این اعداد گفت: «صحتسنجی میشوند؛ اما بر اساس برآورد من عدد واقعی بین دو تا سهبرابر عدد اعلامی است؛ به این خاطر که اعضای خارج از انجمن بهعلاوه برخی دیگر از سرمایهگذاریها اعداد خود را اعلام نمیکنند. البته شکستهای سرمایهگذاری در این اعداد محاسبه نمیشود، اما اعضای اکوسیستم از این شکستها خبر دارند.»
معصومی، مدیر سرمایهگذاری گلرنگ ونچرز در ادامه صحبتهای زرگرپور گفت: «عدد در حدود همان ۵۰ میلیون دلار است اما اگر زیادتر هم باشد به نظر شوخی خواهد رسید. برای مثال ترکیه که البته در آن گزارش «ترندیول» را محاسبه نمیکنیم عدد سرمایهگذاری خود را دو میلیارد دلار اعلام کرده است.»
او در ادامه توضیح داد: «واقعیت این است که ما در کشورمان در حقیقت سرمایهگذاری نداریم، حتی سرمایهگذاریهای خطرپذیری که در ترکیه انجام میشود عمدتاً توسط ویسیهای خارجی انجام میشود. در چند سال گذشته شاهد آن بودهایم که ویسیها در ایران فاقد تیم بودهاند و تیمهای موجود از سویی دیگر سرمایه ندارند.»
معصومی در پاسخ به این سؤال که ورود گروههای سرمایهگذاری تا چه حد میتواند نسل سرمایهگذاری خطرپذیر را تغییر دهد و در نهایت سرمایهگذاری را از بنبست خارج کند گفت: «در مورد بنبست سرمایهگذاری باید توضیح دهم که در دنیا حجم سرمایهگذاری خطرپذیر افت ۳۰ تا ۴۰ درصدی داشته است. کاری که اکنون ویسیها در دنیا انجام میدهند، بقاست. این در حالی است که استارتاپهای ایرانی حدود شش سال است که در مرحله بقا به سر میبرند. اگزیت کردن الوپیک روشی برای ادامه بقاست.»
او ادامه داد: «با توجه به تورمی که در کشور وجود دارد سرمایهگذاری ویسی خارجی هم امکانپذیر نخواهد بود. وضعیت عدم سرمایهگذاری برای کسبوکارهای خارجی حدود یک سال است که اتفاق افتاده؛ در حالی که کسبوکارهای ایرانی حدود پنج سال است با این موضوع درگیر هستند که به دلیل تورم و ارتباط نداشتن با سرمایهگذار خارجی است.»
مدیر سرمایهگذاری گلرنگ ونچرز گفت: «بحث سرمایهگذاریهای گروههای صنعتی این است که آنها پیش از ورود به سرمایهگذاری حساب و کتاب زیادی میکنند و دلیلش هم این است که به خودی خود دارای یک کسبوکار سنتی هستند که سود قابل اعتمادی برای آنها دارد. بهطور کلی ورود گروههای صنعتی برای سرمایهگذاری مثبت است. البته کنار هم قرار گرفتن استارتاپ و یک گروه صنعتی که ماهیت سنتی دارد قطعاً سخت خواهد بود و در این قسمت چالش اصلی به وجود خواهد آمد.»
در بخش دیگری از پرسش و پاسخها یکی از حاضران پرسید: «در خصوص استارتاپهایی که در مرحله پایه قرار دارند، مانند قبل سرمایهگذاری صورت نمیگیرد و گروههای صنعتی و دیگر سرمایهگذاران استارتاپهایی را انتخاب میکنند که به بلوغ رسیدهاند و به همین خاطر شاهد خلاقیت در بین کسبوکارها هم نیستیم. دلیل انتخاب استارتاپهای به بلوغ رسیده توسط سرمایهگذاران چیست؟»
معصومی، مدیر سرمایهگذاری گلرنگ ونچرز در پاسخ به این سؤال گفت: «واقعیت این است که سطح ریسک در استارتاپهای در سطح پایه افزایش پیدا میکند و این موضوع انگیزه را برای سرمایهگذاری کم میکند.»
او در پاسخ به این سؤال که آیا گلرنگ ونچرز حاضر است سیستم سرمایهگذاری مانند سرآوا را در پیش بگیرد گفت: «بله. اکنون برخی از تیمهایی که ما آنها را میبینیم در ابتداییترین سطح خود قرار دارند.»
معصومی همچنین در پاسخ به اینکه آیا سرمایهگذاری روی این تیمها انجام شده یا نه گفت: «اکنون ما دو تیم را به سمت نهایی شدن پیش میبریم که در ابتدای همکاری در سطحیترین حالت خود قرار داشتند.»
او در توضیح پارامترهای مهم برای سرمایهگذاری توضیح داد: «در خصوص تیمهایی که در مراحل ابتدایی به سر میبرند دو موضوع را در نظر میگیریم؛ یکی اینکه تیم مورد نظر بتواند زنجیره ارزش ما را کامل کند و دوم اینکه روی حوزه نسبتاً جدیدی متمرکز باشند. ما با در نظر گرفتن این دو پارامتر با تیمهای در سطح ابتدایی نیز همکاری میکنیم. حوزه کاری آنها هم بیشتر در حوزههای لجستیک، هوش مصنوعی و مواد اولیه صنعتی است.»
سرآوا شکست نخورد؛ بلکه متوقف شد
شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر سرآوا، از اولین شرکتهای سرمایهگذار است که سرمایهگذاری مجموعههای بزرگی همچون دیجیکالا را در کارنامه خود دارد. اتفاقات پیرامون این شرکت سرمایهگذاری در چند ماه اخیر خبر از ایجاد برخی بیثباتیها در این شرکت دارد. برای مثال اتفاقاتی که برای کارخانه نوآوری آزادی افتاد؛ کارخانه نوآوری آزادی یکی از سرمایهگذاریهای سرآوا در اکوسیستم استارتاپی بود که اکنون با درخواست ملک از سوی مالک آن روبهپایان است.
ناگفته نماند که سرآوا یکی از اصلیترین توسعهدهندگان و حتی تشکیلدهندگان اکوسیستم استارتاپی ایران در دهه ۹۰ است. به اعتقاد بسیاری، اگر سرمایهگذاریهای سرآوا نبود، دوران طلایی اکوسیستم استارتاپی در آن دهه شکل نمیگرفت.
میثم سلیمانی از شرکتکنندگان پنل پرسید: «با توجه به اتفاقات اخیر سرآوا، آیا در حال حاضر تجربه این شرکت شکست خورده یا به نتیجه رسیده است؟
میثم زرگرپور گفت: «واقعیت این است که ما نمیتوانیم درباره شکست یا موفقیت تجربه سرآوا صحبت کنیم. زیرا این موضوع یک مسابقه نیست که خط پایان داشته باشد، بلکه بیشتر شبیه دوی امداد است. سرآوا فعالیت خود را با سالهای آغازین ریاست روحانی و اتفاق برجام و در نهایت یک فضای دارای امید آغاز کرد؛ در نتیجه تصمیم درباره موفق بودن یا شکست خوردن تجربه سرآوا درست نیست.»
او در ادامه توضیح داد: «همچنین ما نمیتوانیم درباره فرایندی که منجر به یک تصمیم شده است قضاوت کنیم زیرا از عوامل تأثیرگذار آن اطلاع نداریم. اما میتوان نتایج و عواقب یک تصمیم را مورد بررسی قرار داد. با توجه به بیش از ۱۰ سال فعالیت سرآوا میتوان در مجموع فعالیت این شرکت را مثبت ارزیابی کرد. این نکته گفتنی است که اگر جسارت سرآوا در زمان شروع فعالیتش نبود، در وضعیت کنونی قرار نداشتیم و حتی نمیتوانستیم راجع به فاصله سرمایهگذاری خود با دیگر کشورها صحبت کنیم. بهشخصه با وجود داشتن انتقاد به روشهای سرآوا، در مجموع فعالیت این شرکت را مثبت و پیشرو ارزیابی میکنم.»
سلیمانی در ادامه سؤال پیشین از رضوی، مدیرعامل کسبوکار «شب» پرسید: «با توجه به شرایط کنونی کسبوکارها میتوانند با مدل کسبوکاری شما آغاز به کار کنند؟»
رضوی در پاسخ گفت: «در خصوص پاسخگویی به نیازهای قدیمی با روشهای نوآور و آماده کردن سریع تیم برای مواجهه با بازار، در دنیا روشهایی وجود داشت که با اندکی تأخیر توسط سرآوا وارد ایران شد و تأثیرات مثبتی روی زندگی تمام ایرانیان گذاشت که نمیتوان آن را انکار کرد. در مورد اینکه افراد میتوانند با مدل کسبوکاری «شب» و در کل مدل کسبوکاری زمان آغاز فعالیت «شب» وارد بازار شوند، باید بگویم صددرصد امکانپذیر است. زیرا حرکت ما بر مبنای نوآوری است و نوآوری هم محدود نمیشود و کافی است تمرکز تنها بر مشتری باشد.»
سلیمانی از فرحی، همبنیانگذار بیمهبازار پرسید: «آیا مانند دهه ۹۰ میتوانیم دوباره شاهد یک دهه شیرین برای استارتاپها باشیم؟»
فرحی پاسخ داد: «تجربه دهه ۹۰ واقعاً شیرین بود. من در هیچ مقامی تاکنون با سرآوا همکاری نداشتم، اما سرآوا لایق ارزشگذاری بسیار است. یکی از دلایلش این است که وقتی یک کشور در ثبات کامل قرار داشته باشد سرمایهگذاری خارجی امکانپذیر است. وقتی دارای ثبات کمتری باشد در حوزه ساختوساز سرمایه خارجی دریافت میکند و در بیثباتترین شکل میتواند در حوزه انرژی سرمایه دریافت کند؛ بنابراین ۲۰۰ میلیوندلاری که سرآوا در حوزه سرمایهگذاری خطرپذیر وارد کشور کرد معادل ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار در حوزه انرژی است، پس سرآوا لیاقت تشویق بسیار دارد.»
او در ادامه توضیح داد: «نمیتوان گفت که سرآوا شکست خورده، زیرا کسی نمیتوانست شرایط امروزی را پیشبینی کند. در نتیجه فعالیت سرآوا را شکستخورده نمیبینم، بلکه متوقفشده میبینم.»
گروههای صنعتی نمیتوانند جای سرمایهگذاران بزرگ را بگیرند
معصومی در پاسخ به این سؤال که آیا سرمایهگذارانی مانند گلرنگ میتوانند برای اکوسیستم امیدواری ایجاد کنند یا نه گفت: «پاسخ خیر است. واقعیت این است که محفوظات اقتصادی ما متفاوت است و با توجه به روش گروههای صنعتی احتمالاً نرخ شکست آنها بیشتر است، زیرا ناخودآگاه سرمایهگذاریهای خود را با کسبوکار اصلی خود مقایسه میکنند. در کل با توجه به محفوظات فعلی اقتصادی ما احتمالاً گروه صنعتی نمیتواند خیلی گرهای از کارها باز کند. بهعلاوه اکنون ما در شرایط رکود تورمی قرار داریم و نیاز است که از این رکود کم شود. از سوی دیگر با میزان بالای خروج یا همان مهاجرت هم روبهرو هستیم. در نهایت بازگشت به سالهای شیرین دهه ۹۰ ممکن نخواهد بود.»
سلیمانی در آخر از شرکتکنندگان پنل پرسید: «آیا در آینده شرایط تورم را بهگونهای پیشبینی میکنید که وضعیت مساعدتری برای کسبوکارها فراهم شود؟»
معصومی، مدیر سرمایهگذاری گلرنگ ونچرز در پاسخ به این سؤال گفت: «ما برنامههای کاری خود را بر اساس تورم بالای ۴۰ درصد در پنج سال آینده چیدهایم و با محفوظات فعلی پیش خواهیم رفت.»